گونهی مهم دیگری از توحید نظری، توحید صفاتی و مباحث اسماء الهی است. در این قسم از توحید اثبات میشود که صفات الهی عین ذات و زائد بر ذات نیست و رابطه میان آنها عینیت است.[۱] همچنین از منظر عرفان اسلامی صفات کمالی در انحصار ذات اقدس الهی بوده و کسی در صفات با او شریک نیست و این همان توحید در صفات است. از سوی دیگر دین مبین اسلام و عرفان اسلامی یکی از مهمترین راههای شناخت خداوند را از طریق اسماء و صفات الهی میدانند.
در عرفان واره حلقه اما شناخت خداوند از این طریق کاملاً مسدود بوده و هرگونه توصیف خداوند نهی میشود. آنان هرچند در ترمهای اولیه بهاجبار از رحمانیت و رحیمیت خداوند سخن میگویند اما درترم ششم و در مبحثی به نام «ذهن بی ذهنی» تلاش میکنند تا اعضای تشکیلات را به سمتی ببرند که دیگر خداوند را توصیف نکنند. آنان این منع توصیف از خداوند را «بینامی» نام نهادهاند. طاهری میگوید هر کس بر خدا نام نهد «بتپرست» است.
پس انسان با رشد ذهنی که داشته است الآن هوشمندی را میفهمد و ما میتوانیم راجع به بینامی خدا صحبت کنیم. ده سال پیش نمیتوانستیم. ده سال پیش که من میخواستم در این خصوص صحبت کنم دقیقاً متوجه میشدم که اگر وارد ماجرا بشوم همه قاطی میکنند. ولی امروز خیلی راحت میتوانیم صحبت کنیم. بهتدریج میرویم که به یک ماجرائی برسیم که این ماجرا وقتیکه عنوان شد، ما میتوانیم بی ذهنی را در تعریف، بهتر بشناسیم.
ما الآن داریم به خودمان فشار میآوریم که یعنی چه، مگر میشود! ولی این مرحله را که پشت سر گذاشتیم، بعد در آنجا که یاد این دوران میافتیم میگوییم راستی ما یکزمانی برای خدا اسم گذاشته بودیم، ما یکزمانی بت میپرستیدیم، از خودمان تعجب میکنیم که ما یکزمانی بت میپرستیدیم، مگر میشود کسی باور کند که ما ساعتها در مقابل یک بت، گریه و زاری میکردیم، التماس میکردیم. فرق نمیکند، آنها ما بودیم.[۲]
بنابراین بینامی که بنیانگذار حلقه از آن سخن میگوید و دیگران (غیر حلقهایها) را بتپرست میداند هیچگونه سنخیتی با مباحثی که در عرفان اسلامی مطرح میشود ندارد چراکه در این فرقه خداوند مطلقاً نباید وصف شود. همچنین تشکیلات حلقه سعی کرده است برای مسئله بینامی خداوند پشتوانهای فراهم آورد. به این منظور برخی از آیات و روایات را مورد استناد قرار میدهد که در ادامه این استنادات قرآنی و روایی اشاره و سپس مورد ارزیابی قرار میگیرد.
برگرفته از کتاب عرفانوارهی حلقه دورهی تکمیلی؛ صص ۱۵۸-۱۶۰.
پینوشت:
[۱]. رک: جعفر سبحانی؛ دلیل المرشدین إلی الحق الیقین؛ ص ۴۸/فیاض لاهیجى؛ گوهر مراد؛ ص ۲۴۱/ محمد صدرالدین شیرازی؛ المبدأ و المعاد؛ ص ۶۶ / فاضل مقداد، اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه، ص ۲۰۷.
[۲]. محمدعلی طاهری؛ دوره ششم؛ صص ۱۷۱ و ۱۷۲.