1. درآمد

در عصر جدید به‌واسطه‌ی پیشرفت‌های پرشتاب علمی، نگاه آدمی به خود، هستی، دین و تفسیر از آن‌ها به‌کلی دگرگون و پرسش‌های تازه‌ای از این بابت برای او پدیدار گشته است. پرسش از نسبت علم و دین، عقل و دین، زبان دین، تکثرگرایی دینی، تجربه­‌ی دینی و… از این قبیل هستند. پیشینه‌ی این سؤال‌ها که به چند سده‌ی گذشته بازمی‌گردد تا قرن حاضر ادامه یافته و پیامدهایی را بر دین‌داری مغرب زمین و برخی نقاط دیگر همچون ایران به دنبال داشته است.

تعارض میان علم و دین یکی از این چالش‌هاست که تنها در یک ساحت دینی نبوده بلکه می‌توان گفت با همه­‌ی بخش­‌های آن درگیر است. تا آنجایی که در ساحتِ معنویت، عرفان‌های نوظهور واکنشی به آن است. به‌هرتقدیر امروزه دین‌داری در دنیای مدرن رهیافت متفاوتی پیدا کرده است و تحت تأثیر علم و پیشرفت‌های حاصل از آن قرار دارد.

به‌هرروی خاستگاه جنبش‌های شبه معنوی را باید دوران تجدّد دانست. معنویت­‌هایی که زاییده دوران پس از سنّت هستند. ازاین‌روی ایده نوشتار حاضر پیرامون خاستگاهِ معنویت‌های دوران پس از سنّت آن است. عرفان واره­ی حلقه به‌عنوان یک سازمان مدعی معنویت نیز از این تأثیرپذیری مستثنا نیست. به نظر می‌رسد عرفان حلقه اولین جریان شبه معنوی در ایران است که توانسته است از حدود اندیشه پا را فراتر نهاده و یک تشکیلات شبه‌عرفانی را راه‌اندازی نماید.

این سازمان برای رفع تعارض پیش‌آمده میان علم و دین با تأثیرپذیری از الهیات مسیحی و با رویکرد و تفسیری تجربی از دین که پیشینه‌ی آن در ایران به افکار مهندس مهدی بازرگان بازمی‌گردد، به‌قصد درانداختن طرحی نو، تشکیلاتی راه‌اندازی کرده است تا جوانان را از خرافات نجات داده و با ارائه‌ی تفسیری کاملاً علمی از عرفان، موجبات آشتی آن­ها‌ با دین را فراهم آورد.

راه‌حل این سازمان در ساحت نظری برای حل تعارض پیش‌آمده، از راه «زبان دین» است. محمدعلی طاهری بی‌آنکه مطالعاتی در ساحت دین و عرفان و حتی علوم جدید داشته باشد به مدد کارِ گروهی و تشکیل تیمی از برخی افراد، صورتی به باورهای خود داده و با تأثیرپذیری از دین‌پژوهان تجربه‌گرا می‌کوشد با سمبلیک دانستن پاره‌ای موضوعات دینی و تفسیر آن به قوانین تجربی و طبیعی مشکل را حل نماید. در کنار این سمبلیک‌­انگاری و غیرواقعی دانستن امور دینی، یک رویکرد مونیستی[۱] نیز به‌شدت قابل مشاهده است. در حقیقت هرجایی که پای تفسیر هستی و غیب به میان می‌آید، با تفسیری کاملاً مادی و تجربی از غیب روبرو می‌شویم.

عرفان کیهانی در ساحت عملی نیز با الگو قرار دادن تجربه‌ی دینی متأله آلمانی شلایر ماخر[۲]، بدون نیاز به عقل و دستورات دینی و حتّی اخلاق، الگویی تجربی برای ارتباط با خداوند، تحت عنوان اتصال به شعور کیهانی را پیشنهاد می‌دهد؛ بنابراین شناخت سازمان حلقه ارتباط مستقیمی با شرایط و بسترهایی دارد که این جریان به‌واسطه‌ی آن­ها حیات یافته است. این مکتب را تنها از راه شناخت بنیان‌گذار، حامیان و جذب‌شدگان به آن نباید پیگیری نمود بلکه باید مقداری به گذشته رفته، گفتمان‌ها، اندیشه‌ها و بسترهایی که در شکل‌گیری تشکیلات طاهری و جذب‌شدگان به او دخیل بوده است را شناخت.

با توجه به آنچه گفته شد لازم است ابتدا با نگاهی به سابقه‌ی علم و دین در چند سده‌ی گذشته در مغرب زمین و تحولات علمی و الهیاتی آن آشنا شده سپس ورود آن به ایران که آن را گفتمان دین‌پژوهی تجربی می‌نامیم پرداخته شود و نهایتاً تأثیرپذیری عرفان واره کیهانی از این گفتمان را اثبات کرده و سپس مورد ارزیابی قرار دهیم.

  1. گذار از سنّت به تجدّد

پس از دوران یک هزارساله و تاریک «قرون‌وسطی» در اروپا، به‌تدریج با پیشرفت علوم بشری مواجه می‌شویم. پاره‌ای تحول‌های مهم، گذار از دوران سنّتی به مرحله جدید را رقم زده است. تحول­‌های علمی در حیطه‌­های مختلف از جمله کیهان‌شناسی، فلسفه، زیست‌شناسی، جامعه‌شناسی، روانشناسی، روانکاوی و اخیراً فیزیک کوانتوم و نیز تحول­‌های الهیاتی که تحت تأثیر علم پدید آمده است. اکنون به توضیح این دو گونه از تحول که منجر به گذار از دوران سنتی به دوران جدید و شکل‌گیری معنویت‌گرایی جدیدی شده است می‌پردازیم.

ادامه دارد…

برگرفته از: کتاب عرفان واره حلقه، دوره تکمیلی، صص ۲۵- ۲۷.

پی‌نوشت

[۱]. Monistic.

[۲]. Schleiermacher.