مخالفت با ذکر زبانی و یاد خدا در عرفان واره حلقه

الف: جایگاه ذکر در تشکیلات حلقه

ادیان الهی ذکر و یاد پروردگار را یکی از راه‌های ارتباطی انسان با خداوند و نیز درمان بیماری‌ دانسته‌اند؛ اما در تشکیلات حلقه ذکر در روش سیر و سلوکی آنان جایگاهی[۱] نداشته و مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

در این مکتب … برای درمان و درمانگری از هیچ نوع تمرکز، تصور و تخیل، ذکر و مانترا، ترسیم سمبل، نماد و طلسم، تلقین و روش‌های خود هیپنوتیزم و… استفاده نمی‌شود.[۲]

همچنین:

در فرادرمانی به ادای ذکر و مانترا، تخیل و تصور و تجسم، ترسیم سنبل و اشکال نمادین، تلقین و روش‌های خود هیپنوتیزم و… نیازی نیست.[۳]

آنان ذکر را در کمال پذیری انسان و نیز دریافت‌های ماورائی کاملاً بی‌تأثیر می‌دانند.[۴] بالاتر از آن در این تشکیلات ذکر را موجب حمله‌ی موجودات غیر اُرگانیک (جن‌ها و ارواح سرگردان)، اختلال، قفل ذهنی، شرطی شدن ذهن و … دانسته‌اند.

در تشکیلات حلقه درباره‌ی ذکر، انواع و مراحل آن دیدگاه‌هایی وجود دارد که برخی مستندات دراین‌باره را ارائه می‌کنیم.

۱. ایجاد قفل ذهنی

طاهری ذکر گفتن را موجب قفل ذهنی می‌داند:

ذکر که بگوید قفل ذهنی که برایش ایجاد شود در دوره شش[۵] مکافات داریم. حالا دوستانی که ذکر داشتند و برایشان ملکه ذهنی بوده در این مدت خیلی‌ها را داشتیم که برایشان مشکلات داشته و با ما مرتب صحبت می‌کنند.[۶]

۲. ایجاد اختلال

مؤسس حلقه ذکر را موجب اختلال در اتّصال به شبکه‌ی شعور کیهانی می‌داند. وی می‌گوید:

ممکن است در مکتب‌هایی از ذکر و مانترا استفاده شود درحالی‌که بـرای همـان منظور در مکتب دیگری (مکتب وحدت کیهانی) نه‌تنها ذکر و مانترا مورداستفاده قرار نگیرد، بلکـه در صـورت اسـتفاده در اتصال به شبکه شعور کیهانی، ایجاد اختلال نیز بنماید.[۷]

۳. ذکرِ بدون حفاظ و حمله‌ی موجودات غیر ارگانیک

طاهری می‌گوید هیچ‌کس بدون حفاظ نباید ذکر بگوید چراکه مورد حمله موجودات غیر اُرگانیک قرار می‌گیرد.

کسی که ذکر می‌دهد حفاظ آن را هم بایستی بدهد، چرا؟ به محض اینکه فرد شروع می‌کند به ذکر تمام عوامل ضد کمال، شبکه منفی، موجودات غیر ارگانیک به او حمله‌ور می‌شوند، ضمن اینکه او هر چه بخواهد بگوید «لا إِلهَ‏ إِلاَّ اللَّه»، «سُبْحانَ‏ اللَّه‏» یا ذکرهای خاص… این حمله دارد… فرد مورد حمله واقع می‌شود.[۸]

۴.  ذکر و تمرکز یعنی زندانی شدن

رهبر تشکیلات حلقه ذکر را نوعی تمرکز می‌داند که نباید در مکتب او مورد استفاده قرار بگیرد.

کسی که به تمرکز عادت کرده، تمرکز یعنی زندانی شدن در یک چیزی، این زندانی شدن یکی از عوارضش این است که ملکه ذهن می‌شود، مثلاً کسانی که ملکه ذهن دارند حالا مثلاً مانترا یا ذکری دارند ما باید اول آن را پاک کنیم؛ از همین ابتدا نمی‌خواهیم کسی عادت کند، کسی شرطی شود، شرطی شدن در اینجا دشمن این قضایا است، شرطی نباید بشویم، لذا به هیچ عنوان ما روی هیچ‌چیزی تمرکز نمی‌کنیم، بلکه گسترده در واقع عمل می‌کنیم، درست برخلاف تمام مکتب‌هایی که تا امروز شما شنیدید.[۹]

ب: نقد و بررسی
یکم: جایگاه ذکر در ادیان الهی

ادیان الهی سفارش فراوانی بر یاد خداوند داشته‌اند. قرآن کریم نیز در آیات بسیاری بر ذکر و یاد خداوند تأکید کرده و میزان کثیر آن را توصیه می‌کند.

وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکَارِ؛ پروردگار خود را بسیار یاد کن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبیح بگو![۱۰]

وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید![۱۱]

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید! خدا را بسیار یاد کنید.[۱۲]

همین تأکیدات از سوی روایات معصومین‌علیهم‌السلام نیز مشاهده می‌شود. آن بزرگواران ذکر و یاد خداوند را لذت محبین خداوند[۱۳]، خوی پرهیزگاران[۱۴]، لذت اهل یقین[۱۵]، هم‌نشینی با خدا[۱۶] و ذکرگویان را گرامی‌ترین نزد خداوند[۱۷] دانسته‌اند.

بنابراین آنچه طاهری به‌عنوان نفی ذکر در روش خاص خود از آن یاد می‌کند خلاف نص صریح آموزه‌های وحیانی است.

دوم: منع ذکرگویی نشانه‌ای برای استفاده از جنّیان

به نظر می‌رسد مخالفت با ذکر در عرفان واره‌ی حلقه یکی از نشانه‌های استفاده‌ی آنان از جنّیان است. این مطلب با آسیب‌هایی که بر برخی افراد در حین اتّصالات ایجاد شده است و مشابه نوعی از جن‌زدگی است قابل تطبیق است.

اما بر خلاف اندیشه‌ی غلط عرفان حلقه پیرامون ذکر، ادیان الهی تأکید می‌کنند که ذکر عاملی برای محافظت از آدمی است. قرآن کریم از جمله علل تسلّط شیطان بر آدمی و گماشته شدن وی بر انسان را ترک یاد خداوند معرفی می‌کند.

وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ؛ و هر کس از یاد خدا روى‌گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره قرین اوست![۱۸]

مضاف بر آن در روایات معصومین علیهم‌السلام برای طرد جنّیان دستور به ذکر و مخصوصاً قرائت آیت‌الکرسی[۱۹] داده شده است؛ و در برخی دیگر از روایات دستور به نصب آیت‌الکرسی بر دیوار منزل[۲۰] شده است.

سوم: جذب افراد به سازمان با اشاعه خرافات

آنچه از آموزه‌های دینی و عقلی به دست می‌آید کذب و خرافی بودن سخنان بنیان‌گذار تشکیلات کیهانی در مورد حمله جنّیان به انسان در اثر برخی افعال خیر مانند ذکرگویی و حتّی برخی کارهای دیگر مانند نوشیدن زیاد چای و…است. ناگفته پیداست که در این تشکیلات:

۱. همه انسان‌ها را بیمار می‌دانند.

۲. علّت بیماری‌های مختلف را در بیشتر موارد موجودات غیر اُرگانیک می‌دانند.

۳. تنها راه نجات از آسیب این موجودات را عضویت در سازمان حلقه و پناهندگی در سایه‌ی آموزه‌های آن و پرداخت شهریه می‌دانند.

۴. اگر یکی از اعضای تشکیلات، قصد جدایی و خروج از عرفان حلقه و یا تصمیم بر تبلیغ[۲۱] نکردن برای سازمان را داشته باشد، چنین ترسی را تئوریزه کرده‌اند که وی با جدایی یا عدم تبلیغ، مورد هجوم این موجودات قرار می‌گیرد.

ازآنجایی‌که عضویت در سازمان حلقه و درمان، نیازمند پرداخت شهریه است بنابراین به نظر می‌رسد با چنین بهانه‌های واهی و غیرواقعی، افراد محتاج به درمان و علاقه‌مند به معنویت و عرفان را آلوده به خرافات و انواع بیماری‌های فکری می‌نمایند.

چهارم: تقلیل ارزش ذکر

در عرفان حلقه سخن از «حرکت در مسیر عرفانی» پای واژگانی به نام پله‌های عقل و عشق را به میان می‌آورد. عرفان حلقه مدعی است که مسیر سلوک بر روی پله‌ی عشق قرار دارد و هر آنچه روی پله‌ی عقل باشد جایگاهی در سلوک عرفانی این سازمان ندارد.[۲۲] آنان ذکر را بر روی پله عقل تعریف می‌کنند.

بر این دیدگاه اشکالاتی وارد است: نخست آنکه ارزش ذکر و یاد الهی با مانترا و تکرار حروف و کلمات دیگر یکسان شمرده شده است؛ اما در اسلام و نیز عرفان اسلامی[۲۳] ذکر یکی از کلیدی‌ترین دستورات برای حرکت در مسیر خداشناسی است.

دوم آنکه طاهری در یک تقسیم‌بندی اشتباه، ذکر را از دامنه‌ی مسائل عرفانی خارج کرده و مرتبط با امور فرعی و مقدمه‌ای برای کسب نتایج عقلانی دانسته است.

ابزارهای واسطه‌ای ابزارهایی هستند که در خدمت ابزارهای اصلی پله‌ی عقل در می‌آیند تا رسیدن به نتایج عقلانی تسهیل شود. این ابزارها عبارت‌اند از: «تخیل و تصور»، «سعی و کوشش»، «اراده و خواست»، «تلقین و تکرار»، «ذکر و مانترا» و «پند و نصیحت».[۲۴]

وی بی‌آنکه ارتباط ذکر با عقل را بیان کند، آن را از طریقه‌ی عرفانی خود حذف و اساساً آسیب‌زا معرفی می‌کند. او نه‌تنها ذکر بلکه حتی تلاش و کوشش را نیز غیر لازم دانسته و تنها اتصال به شبکه شعور کیهانی را شرط دست‌یابی به عرفان می‌داند.

وی می‌گوید: «با سعی، کوشش، تقلا و اراده نیز نمی‌توان به دنیای عشق دسترسی پیدا کرد».[۲۵] یا «عارف بدون به کار بردن هرگونه ابزاری، به الهام و ادراک می‌رسد».[۲۶] این در حالی است که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:

وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى؛ براى انسان بهره‌اى جز سعى و کوشش او نیست.[۲۷]

پنجم: ادعای بدون دلیل

در عرفان حلقه همه‌ی انواع ذکر به بهانه‌ی رسیدن به ذکر وجودی مورد انکار قرار می‌گیرد؛ و ذکر وجودی تنها از راه اتّصال به شبکه شعور کیهانی به دست می‌آید. عرفان حلقه با یک مغالطه و در یک ادّعای بدون دلیل، مدعی است ازآنجایی‌که خداوند همیشه حاضر و ناظر است پس ذکر گفتن منافات با این حضور داشته و ذکر، یاد کردنِ غائب است نه خداوندِ حاضر!

ناگفته پیداست که چنین استدلالی می‌تواند منجر به تعطیلی عبادات و فرامین دینی به بهانه غائب نبودن خداوند گردد و این چیزی جز ترویج اباحه گری نمی‌باشد.

 

برگرفته از: کتاب عرفان واره حلقه، دوره مقدماتی، صص ۱۰۹- ۱۱۷ |  تحریر درس های انتقادی حجت‌­الاسلام امین شمشیری | به کوشش حسام کلهری

 

منابع:

  1. امام جعفر بن محمد الصادق علیه‌السلام؛ مصباح الشریعه؛ چ ۱، بیروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۰ ق.
  2. طاهری، محمدعلی؛ انسان از منظری دیگر؛ چ ۷، تهران، بیژن، ۱۳۸۷.
  3. طاهری، محمدعلی؛ جزوه آموزشی دوره مَستری (مربی‌گری)؛ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  4. طاهری، محمدعلی؛ مجموعه مقالات؛ ۱ ج؛ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا
  5. طاهری، محمدعلی؛ جزوه آموزشی دوره یکم؛ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  6. طاهری، محمدعلی؛ انسان و معرفت؛ چ ۱، ارمنستان، گریگور تاتواتسی،۲۰۱۱ م.
  7. محمدى ری‌شهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ ج ۴، چ ۱۱، قم- ایران‏، موسسه علمى فرهنگى دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۹ ش.
  8. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول؛ چ ۲، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ ش.
  9. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی؛ بحار الأنوار؛ ج ۴۳، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۰۳ ق.احیاء.
  10. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی؛ بحار الأنوار؛ ج ۶۰، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۰۳ ق.احیاء.
  11. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی؛ بحار الأنوار؛ ج ۷۳، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۰۳ ق.احیاء.
  12. السراج الطوسى، ابونصر؛ اللمع فى التصوف؛۱ ج، چ -، لیدن، مطبعه بریل، ۱۹۱۴ م.
  13. مکى، ابوطالب، قوت القلوب فى معامله المحبوب؛ ج ۱، چ ۱، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ ق.

 

پی‌نوشت:

[۱]. طاهری اساساً ذکر را نوعی ابزار و بر روی پله عقل می‌داند و نیل به عرفان را تنها از راه اتصال جمعی و بر روی پله عشق ممکن می‌داند. غافل از آنکه تشکیل حلقه و اتصال نیز نوعی ابزار است.

[۲]. محمدعلی طاهری؛ انسان از منظری دیگر؛ ص ۷۷.

[۳]. همان، صص ۷۷ و ۷۸.

[۴]. ذکر… هیچ‌گونه تأثیری در استفاده از شبکه و دریافت آگاهی‌های آن ندارد. (همان، صص۹۴ و ۹۵) / ذکر … هیچ‌گونه تأثیری در استفاده از حلقه‌های عرفان کیهانی (حلقه) و کمال پذیری انسان ندارد. (همان، ص ۱۳۵).

[۵]. در دوره ششم و در مبحث «ذهن بی ذهنی» سعی می‌کنند هیچ تصوری حتی از صفات الهی نداشته باشند. باور آنان بر این است که همه‌ی این تصورات نوعی بت‌پرستی است.

[۶]. همو، دوره مربیگری (مَستری)؛ ص ۷۸.

[۷]. همو، مجموعه مقالات؛ ص ۱۷.

[۸]. همو، دوره مربیگری (مَستری)؛ ص ۱۳۰.

[۹]. همو، دوره یکم؛ ص ۱۶۸.

[۱۰]. آل‌عمران: ۴۱.

[۱۱]. انفال: ۴۵/ جمعه: ۱۰.

[۱۲]. احزاب: ۴۱.

[۱۳]. الإمامُ علیٌّ علیه‌السلام: الذِّکرُ لَذَّهُ المُحِبِّینَ. (محمد محمدى ری‌شهری؛ میزان الحکمه؛ ج‏۴، ص ۲۱۷).

[۱۴]. الإمامُ علیٌّ علیه‌السلام: ذِکرُ اللَّهِ شِیمَهُ المُتّقینَ. (همان، ص ۲۱۸).

[۱۵]. الإمامُ علیٌّ علیه‌السلام: ذِکرُ اللَّهِ مَسَرَّهُ کُلِّ مُتَّقٍ ولَذَّهُ کلِّ مُوقِنٍ. (همان، ج‏۴؛ ص ۲۱۸).

[۱۶]. الإمامُ علیٌّ علیه‌السلام: ذاکِرُ اللَّهِ سبحانَهُ مُجالِسُه. (همان، ص ۲۲۷).

[۱۷]. الحرانی؛ تحف العقول؛ ص ۳۵۷.

[۱۸]. زخرف: ۳۶.

[۱۹]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج ۶۰، صص ۱۱۲ و ۱۱۳.

[۲۰]. همان، ج ۷۳، ص ۱۵۱/ همو، ج ۴۳، ص ۴۱.

[۲۱]. چنانچه در بخش‌هایی از کتاب اشاره شد، در ادبیات سازمان حلقه از آن به «شرط انفاق» تعبیر می‌شود.

[۲۲]. محمدعلی طاهری؛ انسان و معرفت؛ ص ۴۹/همو، انسان از منظری دیگر؛ ص ۶۱.

[۲۳]. امام صادق علیه‌السلام؛ مصباح الشریعه؛ ص ۵۵/ ابوطالب مکى؛ قوت القلوب فى معامله المحبوب؛ ج‏۱؛ ص ۱۴/ ابونصر السراج الطوسى؛ اللمع فى التصوف؛ ص ۲۱۹.

[۲۴]. محمدعلی طاهری؛ انسان و معرفت؛ ص ۵۰.

[۲۵]. همو، انسان از منظری دیگر؛ ص ۶۲.

[۲۶]. همو، انسان و معرفت؛ ص ۵۸.

[۲۷]. نجم: ۳۹.