چنانچه در ادامه خواهد آمد عرفان‌ واره‌ حلقه ادامه‌دهنده راه دین‌پژوهان تجربی است. تفسیر انسان، هستی و معنویت در این تشکیلات رهیافتی کاملاً تجربی دارد. ازآنجایی‌که نمی‌­توان به همه آنچه عرفان کیهانی در این راستا گفته است اشاره نمود، فصل حاضر تنها به یکی از مهم‌ترین تطبیق­‌های بی‌ضابطه‌ی بنیان‌گذار حلقه در تفسیر هستی می­‌پردازد. پیش از ورود به‌عنوان اصلی لازم است نکات دیگری به‌صورت اجمالی بیان گردد.

۱. گونه‌های دین‌پژوهی

از قرون گذشته تا به امروز همواره راه­‌ها و سبک­‌های متفاوتی در رابطه با دین‌پژوهی مطرح بوده است. گروهی دین، آموزه­‌های آن و مهم­‌تر از همه اثبات و ارتباط با خداوند را در گرو تعقل و عقلانیت می‌­دانند. این گروه عقل‌گرایان هستند. دسته‌­ای دیگر از رهگذر شهود، خواهان روئیت قلبی خداوند هستند. آن­ها عارف نامیده شده­‌اند و مکتب آنان عرفان و توحید است. برخی دیگر به ظواهر نصوص دینی، پایبندی و تعبد ورزیده‌اند و مکتب ظاهرگرایی را ترویج می­کنند.

عده‌ای دیگر از مکاتب اخلاقی و یا فقهی پیروی می‌کنند و نهایتاً در دوران اخیر و پس از پیدایش علوم جدید عده‌ای با مطالعه و کنکاش در طبیعت به شکلی فراتر از راهی که در دانش کلام به دلیلِ نظم یا اتقان صُنع شناخته می‌شود، در پی دین‌پژوهی و خداشناسی هستند. این گروه بحث­‌های انتزاعی و عقلی را راهگشا ندانسته و به خاطر دل‌بستگی به علوم جدید، گرایشی به عرفان به سبک شهودی ندارند و اگر به مناسبتی از عرفان و معنویت سخن می­‌گویند، گونه­‌ای را در نظر دارند که قابل‌بررسی به سبک تجربی باشد و به‌طور دقیق‌­تر قابل تفسیر و برداشت به‌ شکلی است که غیب را امتدادی از ماده می‌­داند.

۲. منشأ تأثیر عرفان واره حلقه

مکاتب بشری در شکل­‌گیری خود محتاج استفاده از تجارب و دانش‌های پیشینیان بوده و اساسا حیات خود را مرهون شرایط اجتماعی و فرهنگی دوران زیست خود هستند؛ بنابراین هیچ اندیشه یا تشکیلاتی در خلأ شکل نگرفته و برای شناخت صحیح ریشه‌­های فکری و فرهنگی هر مکتبی توجه به شرایط زمانی آن مکتب ضرورت می‌یابد. عرفان واره حلقه به‌عنوان یک مکتب التقاطی از این قضیه مستثنا نیست.

با یک بررسی اجمالی و البته جریان شناسانه به‌آسانی درمی‌یابیم، در میان گفتمان­‌های فکری مختلفی که در ایران، در زمان قاجار شکل‌گرفته است، عرفان حلقه به اندیشه‌های مهندس مهدی بازرگان و گروهک مجاهدین خلق و تفاسیر آن­ها از دین نزدیک­‌تر است.

به‌هرروی راه و روشی که مهندس بازرگان برای تطبیق دین و علوم تجربی در ایران انتخاب و ترویج کرده است، اندکی بعد الگوی اندیشه­‌ها و جریان­‌هایی همچون عرفان واره حلقه گشته است.

۳. اهداف دین پژوهانه‌ی عرفان واره حلقه

طاهری دلیل معنویت گریزی افراد را در ناهماهنگی آموزه­‌های معنوی با علم تجربی می‌­داند. به‌نحوی‌که در نگاه برخی جوانان مسائل دینی خرافی جلوه کرده است. او تلاش می‌­کند مشکل مزبور را عمدتا از دو راه کلی حل نموده تا عرفان ایران اعتلا یابد. یکی از راه تفسیر دین و عرفان به سبک دین‌پژوهی تجربی و دوم از راه تقلیل زبان دین به امور غیرحقیقی و البته سمبلیک.

نظر به این‌که یکی از رسالت‌های ما «اعتلای عرفان ایران» است، پس با کشف رمز و توضیح دقیق، درصدد تبرئه‌ی دنیای عرفان برآمده و نشان می‌دهیم که این تصورها، سوءتفاهمی بیش نبوده و کلام عرفای این مرزوبوم، عمیق‌تر از این ظاهربینی‌هاست.[۱]

۴. تطبیق‌های شبه‌علمی – شبه‌عرفانی

اساس عرفان واره حلقه بر فرضیه­‌ها و تطبیق‌­های ناشیانه علمی و حمل آن بر آموز­ه‌­های عرفان اصیل اسلامی و دین شکل‌گرفته است. بی‌گمان پرداختن به همه این تطبیق­ها امکان‌پذیر نبوده و مصداق تضییع وقت است.

تفسیر بخش­‌هایی از معاد مطابق با فرضیه‌­هایی همچون جهان­‌های موازی- تلاش برای پذیرش و اثبات مهبانگ[۲] در عین بی‌توجهی به جمع نشدن صُدفه با علّیت – هستی‌شناسی مبتنی بر سه عنصری بودن جهان هستی – مجازی دانستن هستی از راه اثبات حرکت در عالم – ارائه تفسیری تجربی از حرکت و سلوک عرفانی در عبور از عوالم ماده، مثال، عقل و اسماء و صفات الهیه- تفسیری مادی از ملائکه و تطبیق آن­ها بر میدان‌های شعوری، الکترومغناطیسی، هسته­ای قوی و ضعیف، اتم‌­ها و آنتروپی-تفسیر و تقلیل گناهان در جهنم به لایه­‌ای مادی و سوختن آن و ده‌­ها مورد دیگر که در اینجا تنها به یکی از مهم‌ترین تطبیق­‌های غیرعلمی عرفان واره حلقه اشاره می‌شود.

برگرفته از: کتاب عرفان واره حلقه، دوره تکمیلی، صص ۶۲- ۵۹.

ادامه دارد…

 

پی‌نوشت:

[۱]. محمدعلی طاهری؛ انسان از منظری دیگر، ص ۵۱.

[۲]. Big Bang.