ازجمله عقاید انحرافی دیگری که بنیان‌گذار عرفان حلقه رواج داده است، نوعی اعتقاد غیرمنطقی می‌باشد که با برداشتی خطا از آیات قرآن کریم توأم شده است. این باور، مشابهت بسیاری با اندیشه‌های وهابیت دارد.

 طاهری معتقد است:

حزن و غم در رابطه با مرگ عزیزان باعث اعتراض به خدا می‌باشد.[۱]

عرفان واره‌ی حلقه مطابقِ چنین باوری، برخی روایاتی که در ادامه خواهد آمد را زیر سؤال برده و به‌طور مطلق، حزن و اندوه برای از دست دادن عزیزان و حتی اولیاء الهی[۲] را منع می‌کند.

جایگاه حزن در هستی‌شناسی حلقه

از منظر هستی‌شناسیِ حلقه، جهان هستی دارای دو قطب مثبت و منفی است. ازاین‌رو آنان نام دنیا را جهان دوقطبی[۳] گذارده‌اند. در رأس قطب منفی آن (شبکه منفی) ابلیس و در رأس قطب مثبت، روح‌القدس (شبکه مثبت) قرار دارد. از منظر عرفان حلقه هرگونه غم، ناراحتی و اندوه علاوه بر اینکه از جانب شبکه منفی و ابلیس است[۴]، تبعاتی چون حمله‌ی موجودات غیر اُرگانیک به فرد را هم در پی دارد.[۵]

 استناد به آیه‌ای از قرآن

طاهری با برداشت اشتباه از برخی آیات قرآن کریم در صدد ارائه‌ی توحید ناب[۶] برآمده و پیروانش را به «ترک گریه و غم در مرگ عزیزان» توصیه کرده است. دلیل او استناد به آیه‌ای از قرآن در مورد اولیاء الهی است.

أَلاَ إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین مى‌شوند!ݣ[۷]

او از این آیه شریفه چنین برداشت کرده است که روایاتی همچون گریه زنان انصار بر حمزه؟ع؟ نمی‌تواند معتبر باشد؛ بنابراین بی‌آنکه از دانش‌های حدیثی آگاه باشد گریه‌ی زنان در شهادت حمزه علیه‌السلام را داستان[۸] دانسته است.

 نقد و بررسی

یکم: برداشت اشتباه از آیه

بی‌شک مراد از آیه شریفه گریه نکردن و حزن نداشتن برای اولیای الهی و سایر بندگان نیست. آنچه از آموزه‌های دینی به دست می‌آید آن است که حزن و اندوه نباید منجر به افراط و شکایت از خداوند و ناسپاسی گردد. اساساً حزن و اندوه برای امور ارزشمند و غمِ از دست دادن انسان‌های صالح نوعی گرامیداشت آنان و موافق با آموزه‌های دینی است.

دوم: حزن پیامبران علیهم‌السلام در قرآن

به خلاف این اعتقاد افراطی طاهری، آیاتی در قرآن اشاره به حزن پیامبران‌ علیهم‌السلام دارند. به چند نمونه اشاره می‌کنیم:

الف: وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ یا أَسَفى‏ عَلى‏ یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ‏ عَیْناهُ‏ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیم‏؛ و از آن‌ها روى برگرداند و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او (یعقوب‌علیه‌السلام) از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو مى‏برد (و هرگز کفران نمى‏کرد)![۹]

ب: قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ‏ الَّذی‏ یَقُولُونَ‏ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمینَ بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُون؛ ما می‌دانیم که گفتار آن‌ها، تو را غمگین می‌کند؛ ولی غم مخور! و بدان که آن‌ها تو را تکذیب نمی‌کنند؛ بلکه ظالمان، آیات خدا را انکار می‌نمایند.[۱۰]

آیات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد؛ بنابراین نگاه بنیان‌گذار حلقه به آیات قرآن در این زمینه گزینشی و اشتباه است.

سوم: سیره معصومین علیهم‌السلام در روایات

مطابق با تاریخ و روایاتِ اهل‌بیت‌علیهم‌السلام، پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم پس از درگذشت جد بزرگوارشان حضرت عبدالمطلب‌علیه‌السلام بر ایشان گریسته است.

از ام ایمن نقل شده است:

أنا رأیت رسول الله یمشی تحت سریره و هو یبکی.[۱۱]

من پیامبر را دیدم که در پی جنازه عبدالمطلب راه می‌رفت درحالی‌که می‌گریست.

همچنین است گریه پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم در رحلت حضرت ابوطالب[۱۲]‌علیه‌السلام.

حضرت علیعلیه‌السلام می‌فرماید:

چون خبر رحلت پدرم ابوطالب را به پیامبر دادم، ایشان گریست و آنگاه فرمود: اذْهَبْ فَاغْسِلْهُ وَکَفِّنْهُ وَوَارِهِ. غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَرَحِمَهُ؛ او را غسل دهید و کفن کنید و به خاک بسپارید، خداوند او را بیامرزد و مورد رحمت خویش قرار دهد.

و نیز در کنار قبر مادرشان آمنه سلام‌الله‌علیها که نقل شده است:

و روى مسلم فی صحیحه: «زار النبی قبر أُمّه فبکى و أبکى من حوله … و قال: استأذنت ربّی أن أزورَ قبرها فأذن لی، فزوروا القبور فإنّها تذکرکم الموت»؛[۱۳] پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم قبر مادرش را زیارت کرد و در آنجا گریه کرد و همراهانش را نیز گریاند… و فرمود: از پروردگارم برای زیارت قبر مادرم اجازه گرفتم و به من اجازه داد. پس قبرها را زیارت کنید چراکه یادآور مرگ است… .

و نیز گریه بلند پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم بر پیکر مثله شدۀ حمزۀ  شهید؟ع؟ در جنگ احد.

لما رأی النبی حمزه قتیلا، بکی فلما رأی ما مثل به شهق؛[۱۴] پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم چون پیکر خونین حمزه علیه‌السلام
 را یافت گریست و چون از مثله کردن او آگاهی یافت با صدای بلند گریه سر داد.

و موارد دیگری که در روایات آمده است؛ بنابراین در انحرافی و خلاف فطرت و عواطف انسانی بودنِ اعتقاد طاهری جای تردیدی باقی نمی‌ماند.[۱۵] اما آنچه تأسف‌برانگیز است برخورد او با آیات و روایات است. وی بی‌آنکه از دانش و تخصص لازم در این زمینه برخوردار باشد اعتقادات خود را صحیح دانسته و در جامعه منتشر کرده است.

چهارم: هستی‌شناسی با محوریت تدبیر ابلیس

نگاه عرفان حلقه به هستی، نوعی بینش غیردینی با محوریت تدبیر جهان به دست ابلیس می‌باشد. در عرفان واره‌ی حلقه برای ابلیس نقش یک کارگزار مطیعِ خداوند در نظر گرفته شده است که مأمور به ایجاد جهان دوقطبی شده است.

به‌زعم طاهری، ابلیس از جهتی یک فرشته و از سویی دیگر همانند جنّیان دارای قدرت اختیار و اغواگری است. از طرفی دیگر شیاطین از کثرات وجود او به شمار می‌آیند. او به فرمان خداوند، مأمور به تخلف! از دستور سجده می‌شود تا جهان موسوم به دوقطبی شکل گرفته و انسان مورد امتحان قرار گیرد.[۱۶]

همه‌ی این‌ها در حالی است که مطابق با باورهای دینی اولاً: ابلیس و جنّیان به‌ خلاف ملائکه نقشی در تدبیر هستی ندارند و ثانیاً: ابلیس مطابق نص صریح قرآنی از دستور خداوند سرپیچی کرده و مأمور الهی نبوده است. او در خلقت و تدبیر جهان هستی هیچ‌گونه نقشی حتّی به نحو غیر استقلالی ندارد. ثالثاً: این‌گونه نیست که حزن به نحو مطلق، ارتباطی با ابلیس، شیطان و موجودات شریری از این قبیل داشته باشد. چراکه حزن، در پاره‌ای موارد صفتی پسندیده است خصوصاً آنجا که در طول حزنِ برای خداوند باشد.

ازاین‌روست که «امیر مؤمنان على علیه‌السلام در خطبه معروف همام که حالات اولیاى خدا در آن به عالی‌ترین وجه ترسیم شده مى‏فرماید: قُلُوبُهُمْ‏ مَحْزُونَهٌ وَ شُرُورُهُمْ‏ مَأْمُونَهٌ؛ دل‌های آن‌ها محزون و مردم از شر آن‌ها در امان‌اند».[۱۷]

 

برگرفته از کتاب عرفان‌واره‌ی حلقه دوره‌ی مقدماتی؛ صص ۱۰۸-۱۰۳.

پی‌نوشت:

[۱]. همو، جزوه آموزشی دوره دوم؛ ص ۸۰. همچنین یک فایل صوتی هم در این زمینه وجود دارد.

[۲]. برای نمونه گریه و عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام را هم منع می‌کنند.

[۳]. همو، انسان و معرفت؛ ص ۱۷۰.

[۴]. همان، صص ۱۳۰ و ۱۳۱.

[۵]. همو، موجودات غیر ارگانیک؛ ص ۶۷.

[۶]. طاهری روش عرفانی خود را توحید ناب می‌داند. (محمدعلی طاهری؛ دفاعیه ۹۶، ص ۲۳).

[۷]. یونس‏: ۶۲.

[۸]. محمدعلی طاهری؛ جزوه آموزشی دوره دوم؛ ص ۸۰.

[۹]. یوسف: ۸۴ݥ.

[۱۰]. انعام: ۳۳.

[۱۱]. سبط ابن جوزى؛ تذکره الخواص من الأمه فی ذکر خصائص الأئمه؛ ص ۱۸.

[۱۲]. ابن سعد؛ الطبقات الکبری؛ ج ۱، ص ۹۹. در برخی منابع گزارش گریه شدید پیامبر آمده است. ر.ک: عبدالحسین امینی؛ الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب؛ ج‏۷، ص ۴۹۹.

[۱۳]. مسلم بن حجاج؛ صحیح مسلم؛ ج‏۲؛ ص ۶۷۱. باب استئذان النبی؟ص؟ ربه؟عز؟ فی زیاره قبر أُمّه/ جعفر سبحانى؛ بحوث فی الملل و النحل؛ ج ۴ݤ، ص ۲۵۵ݤ.

[۱۴]. طبری؛ ذخائر العقبى فی مناقب ذوى القربى؛ ج ۱، ص ۱۸۰/ طبسى؛ البکاء على المیت؛ ص۴۲ݥ.

 [۱۵]. در بهمن‌ماه ۹۵ݤ زمانی که مادر محمدعلی طاهری در کانادا از دنیا رفت، تشکیلات عرفان حلقه دستور به ناراحت نبودن برای چنین اتفاقی را صادر کردند.

 [۱۶]. ر.ک: محمدعلی طاهری؛ موجودات غیر ارگانیک؛ صص ۱۲، ۱۳، ۱۴ و ۱۵/ همو، انسان و معرفت؛ صص ۲۱۲ و ۲۱۳.

[۱۷]. ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه؛ ج‏۸؛ ص ۳۳۵.