بنیان‌‍‌گذار حلقه و تحریف سخن بزرگان به نفع خود

الف: توصیف

از دیگر ویژگی‌­ها و ابعاد شخصیتی بنیان­‌گذار سازمان شبه عرفانی حلقه تحریف سخنان بزرگان و نقل‌قول‌های ناقص و گزینشی، به‌منظور اثبات عقاید خود است. استاد علامه جوادی یکی از بزرگانی است که طاهری کتاب توحید در قرآن ایشان را ابزاری برای اثبات عقاید خود قرار داده است. همچنین اعضای این سازمان در پاره‌ای موارد سخنان استادِ شهید آیت‌الله مرتضی مطهری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه را تقطیع و در جهت منافع سازمانی خود به‌کاربرده‌اند.[۱] بنیان‌گذار حلقه به‌منظور دفاع ازآنچه تحت عنوان «بی‌نامی» مطرح نموده است دست به تحریف آثار برخی از بزرگان زده است.

توضیحات در رابطه با عقیده بی‌نامی در بخش‌های دیگر کتاب آمده است اما به‌صورت اجمالی می‌توان گفت که در تشکیلات حلقه در مورد وصف خداوند عقیده بر آن است که انسان‌ها به هیچ طریقی قادر به شناخت خداوند متعال از طریق اسماء و صفات او نبوده و حق هیچ‌گونه توصیفی از او را ندارند. به‌هرروی طاهری برای دفاع از چنین باوری دست به تحریف آثار آیت‌الله جوادی آملی زده است.

در اینجا تنها به یکی از تحریف‌هایی که وی انجام داده است اشاره می‌­نماییم. وی عبارت زیر را به علامه جوادی نسبت داده است.

ادعای کسی که می‌­گوید، خدا را با صفاتش شناخته، باطل است؛ زیرا این ادعا مستلزم تشبیه است.[۲]

ب: ارزیابی
یکم: مغالطه نقل‌قول ناقص[۳]

طاهری به‌صورت عامدانه مرتکب مغالطه نقل‌قول ناقص شده است. «گاهی شخص نقل‌قول کننده دارای گرایش‌های شخصی و اهداف خاصی است که برای رسیدن به آن‌ها، گفتار دیگران را وسیله و ابزار قرار می‌دهد و آن را نقل می‌کند… اگر شخص ناقل از سخنان مرجع مورد استناد خود، عباراتی را برگزیند که محتوای آن‌ها مغایر با نظر اصلی و واقعی آن مرجع باشد، مرتکب مغالطه‌ی نقل‌قول ناقص شده است. چند چیز اهمیت و شیوع ارتکاب مغالطه‌ی نقل‌قول ناقص را تشدید می‌کند: یکی اینکه مرجعی که به سخن او استناد می‌شود از اعتبار زیادی برخوردار باشد و مخاطبان نسبت به آرای او خضوع داشته باشند».[۴]

دوم: تقطیع و انتساب نادرست

سخن مورد استناد طاهری عبارت علامه جوادی نبوده، بلکه سخن قاضی سعید قمی رحمۀ‌الله‌علیه است که با تقطیع عباراتِ پیش از آن، به علامه جوادی نسبت داده شده است. اصل مطلب در کتاب توحید در قرآن این‌گونه است:

شارح کتاب توحید صدوق، مرحوم قاضی سعید قمی می‌فرماید: این مطلب نتیجه رجوع صفات ثبوتی به سلب نقایص است؛ چون ادعای کسی که می‌گوید، خدا را با صفاتش شناخته، باطل است؛ زیرا این ادعا مستلزم تشبیه است و اگر صفات خدا به سلب نقص برنگردد، مانند آن در ممکنات نیز وجود دارد و این منافی با توحید است.[۵]

سوم: جمع میان تشبیه و تنزیه، دیدگاهِ علامه جوادی

آیت‌الله جوادی آملی به‌مثابه ابن عربی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه، صدرالمتالهین شیرازی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه، امام خمینی قدس‌سره و بسیاری دیگر از عارفان الهی پیرامون شناخت خداوند قائل به دیدگاهی است که از آن به «جمع بین تشبیه و تنزیه» تعبیر می‌شود. ناگفته پیداست که دیدگاه تنزیهی افراطی که طاهری در تشکیلات حلقه ترویج کرده است حتی با الهیات سلبی مرحوم قاضی سعید قمی رحمۀ‌الله‌علیه نیز مخالفت می‌ورزد.

چنانچه بر اهل دانش پوشیده نیست آیت‌الله جوادی آملی در جاهای مختلفی از آثار خود «جمع بین تشبیه و تنزیه» را دیدگاه حق در رابطه با توصیف خداوند معرفی نموده است.

 اجمالاً مسلک افراطی تشبیه و نهج تفریطی تنزیه صِرف و مطرود بودن هر دو گفته شد. حد وسط این دو، یعنی جمع بین تشبیه و تنزیه، مذهب طایفه امامیه است. امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: «للناس فی التوحید ثلاثه مذاهب: نفی و تشبیه و إثبات بغیر تشبیهٍ؛ فمذهب النفی لا یجوز و مذهب التشبیه لا یجوز؛ لأنّ الله تبارک‌وتعالی لا یشْبِههُ شی‌ء و السبیل فی الطریقه الثالثه إثبات بلا تشبیهٍ»[۶]؛ مردم در توحید سه گروه‌اند: تعطیل، تشبیه و اثبات اوصاف بدون تشبیه؛ مذهب تعطیل و تشبیه هر دو نارواست و در رد مذهب تشبیه می‌فرماید: زیرا خداوند به هیچ‌چیز نمی‌ماند، راه حق همان مذهب سوم است؛ یعنی اثبات صفات بدون تشبیه.[۷]

 

برگرفته از: کتاب عرفان واره حلقه، دوره تکمیلی، صص ۱۴۷- ۱۵۰.

 

منابع
  1. ابن‌بابویه، محمد بن‌ علی‌؛ التوحید؛ چ ۱، یزد، خانه فرهنگ صدوقی‏‫، ۱۴۴۱ق.‏‫= ۱۳۹۸ش.
  2. جوادی آملی، عبدالله؛ توحید در قرآن؛ چ ۱، قم، اسراء، ۱۳۸۳ش.
  3. خ‍ن‍دان‌، ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر؛ مغالطات؛ چ ۹، قم: موسسه بوستان کتاب‏‫، ۱۳۹۲ش.
  4. شمشیری، امین؛ عرفان واره‌ی حلقه، دوره‌ی تکمیلی؛ چ ۱، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۸ش.
  5. طاهری، محمدعلی؛ دفاعیات ۹۶؛ بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۹۶ش.

 

پی‌نوشت

[۱]. ر.ک: عرفان واره‌ی حلقه، دوره‌ی تکمیلی؛ بخش مبانی فکری در قسمت توحید صفاتی.

[۲]. محمدعلی طاهری؛ دفاعیات و توضیحات ۹۶؛ ص ۲۹.

[۳]. Incompletequotation.

[۴]. علی‌اصغر خندان؛ مغالطات، صص ۹۴ و ۹۵.

[۵]. عبدالله جوادی آملی؛ توحید در قرآن، صص ۲۵۴ و ۲۵۵.

[۶]. ابن‌بابویه، محمد بن على ؛ توحید، ص ۱۰۷.

[۷]. عبدالله جوادی آملی؛ توحید در قرآن، صص ۴۲ و ۴۳.