ضرورت وجود راهنمایان الهی
ازجمله مسلمات ادیان الهی آن است که پیامبرانی از جانب خداوند برای هدایت انسانها برانگیخته شدهاند؛ بنابراین یکی از اصول همه ادیان، باور به رسالت انبیاء الهی است. بدون پیامبران الهی بشر بهواسطهی عقل خود و یا روشهای دیگر بهتنهایی نمیتواند به سعادت و کمال نائل آید.
ازاینروی خداوند متعال برای هدایت بشر تنها به هدایت تکوینی او بسنده نکرده و با ارسال پیامبران و کتب آسمانی در قالب وحی، با گونهای از ارشاد و رهنمونی که آن را هدایت تشریعی مینامند به تربیت بشر پرداخته است. همچنین در مکتب شیعه، پس از رسول مکرم اسلامصلیاللهعلیهوآلهوسلم، ائمهعلیهمالسلام راهنمای بشر بهسوی خداوند میباشند؛ بنابراین مجاری فیض الهی مطابق با عقیده شیعیان، تنها پیامبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه علیهمالسلام هستند.
در عرفان واره حلقه اما تنها واسطه میان انسان و خداوند شعور کیهانی دانسته شده است. از سوی دیگر در نظام معرفتی آنان مجاری فیض الهی بههیچوجه ارتباطی با معصومین علیهمالسلام نداشته و همه امور به دست شبکه شعور کیهانی و ابلیس میباشد. بالاتر از آن در این عرفان واره گاهی اهانتهایی به انبیاء و اولیای الهی صورت گرفته است.[۱]
همچنین استعانت و توسل به راهنمایان دینی در تشکیلات حلقه در مواردی مستقیماً و در پارهای اوقات با کنایه مورد انکار قرارگرفته است. از سوی دیگر تفسیر این تشکیلات از وحی، کاملاً تقلیل آن به قوانین موجود در هستی است. ازآنجاییکه پرداختن به همه موارد گفتهشده در این نوشتار امکانپذیر نیست تنها به استعانت از راهنمایان دینی و جایگاه آن بزرگواران در هندسه و نظام فکری عرفان واره حلقه میپردازیم.
برگرفته از کتاب عرفانوارهی حلقه دورهی تکمیلی؛ ص ۱۷۹و۱۸۰.
پینوشت:
[۱]. برای نمونه اهانت بنیانگذار این تشکیلات نسبت به حضرت سلیمان نبی علیهالسلام.