چیستی جریان‌ مثبت‌اندیشی

پیش از ورود به عرصۀ نقادی و بیان اشکالات جریان مثبت‌اندیشی لازم است توصیف مناسب و مستندی از ادعاهایش ارائه گردد تا ضمن اطلاع از باورهای آن با ماهیت این جریان آشنا شده و سپس بتوان در مورد آن به داوری نشست.

در این فصل تلاش می‌شود با رجوع به آثار این جریان توصیف دقیقی از ماهیت آن ارائه گردد.

۱. ادعای ارائه راهکارهایی برای همه مشکلات

در جستجوی شاخصه­‌های جریان­ مثبت‌اندیشی یکی از نشانه‌ها، مواجه‌شدن با راهکارهای بسیاری است که برای حل مشکلات مختلف، به‌ویژه جذب ثروت و زندگی بهتر ارائه می‌شود.

یک سال پیش زندگی‌ام کاملا دگرگون شد. به‌شدت کار می‌کردم تا جایی که دیگر نیرویی در من نمانده بود. پدرم ناگهان فوت کرد و رابطه‌ام با افرادی که دوستشان داشتم، از خانواده گرفته تا دوستان و آشنایان دستخوش آشفتگی شد. نمی‌دانستم در آن لحظه‌ای که کاملا از زندگی قطع امید کرده بودم، بزرگ‌ترین و بهترین هدیۀ زندگی‌ام را دریافت می‌کنم. من گوشه‌ای از یک راز بزرگ را در دست داشتم راز زندگی، به این راز در کتاب صدساله‌ای که دخترم هیلی به من هدیه داد، اشارۀ مختصری شده بود.

به تاریخ برگشتم تا بتوانم رد پای این راز را پیدا کنم. نمی‌توانستم باور کنم که چه کسانی از این راز باخبر بودند. آن‌ها بزرگ‌ترین انسان‌های تاریخ بودند. افلاطون، شکسپیر، امرسون، ادیسون، اینشتین، نیوتون، هوگو، بتهوون و لینکلن. ناباورانه از خودم پرسیدم: «چرا همۀ آدم‌های دنیا این راز را نمی‌دانند؟» در آن لحظه با تمام وجود خواستم که این راز را با تمام دنیا در میان بگذارم. شروع کردم به جستجوی انسان‌هایی که امروزه زنده هستند و از این راز آگاهی دارند. یکی پس از دیگری موفق به دیدار آن‌ها شدم. انگار که من آهن‌ربا بودم و آن‌ها قطعاتی از آهن و یکی‌یکی به من جذب می‌شدند.[۱]

دست‌یابی به خانه، اتومبیل، لباس، وسایل زندگی و هرگونه دارایی از شعارهای جریان مثبت‌اندیشی است.

اگر می‌خواهید محل زندگی‌تان را عوض کنید یا تغییراتی در آن به وجود آورید یا خانه تازه‌ای بسازید یا اگر می‌خواهید دارایی (یا دارایی‌های) خاصی را به دست آورید (مانند اتومبیل، اثاث منزل، لباس، یا هر چیز دیگر) می‌توانید از این صفحات استفاده کنید.[۲]

ارائه راهکارهایی برای جذب همسر دلخواه به‌وسیلۀ ارتعاشات فکری نیز ازجمله وظایف مروجین مثبت‌اندیشی است.

وقتی بدون همسر هستید و می‌کوشید همراهی پیدا کنید یا از همراهی که دارید ناخشنودید، بازهم باید همان کار را بکنید: باید افکاری درباره این رابطه پیدا کنید که با افکاری که وجود درونی‌تان درباره رابطه شما دارد، هماهنگ باشد. اگر قوی‌ترین ارتعاشی که در مورد رابطه‌ها ساطع می‌کنید نبود رابطه دلخواه است، رابطه موردنظر در زندگی شما اتفاق نخواهد افتاد. این ارتعاشات بسیار پراکنده هستند. وقتی ارتعاش مشکل، فعال‌ترین ارتعاش درون باشد، نمی‌توانید برای هیچ مشکلی راه‌حل پیدا کنید. کوتاه‌سخن، باید راهی بیابید که ارتعاشی هماهنگ با رابطه دلخواهتان ساطع کنید نه با رابطه‌ای که اکنون دارید. پیش از رسیدن به این رابطه، باید نبود رابطه‌ای را که خواهانش هستید، نادیده بگیرید، یا وجود رابطه‌ای را که خواهانش نیستید اما وجود دارد، نادیده بگیرید. این بخش، بسیار شگفت‌انگیز است. شما باید خواسته‌تان را به ارتعاشی قوی‌تر از دیگر ارتعاشاتتان درآورید؛ و وقتی پیوسته این‌گونه رفتار کنید، آنچه می‌خواهید و آنچه دارید در هم خواهند آمیخت و به خواسته‌تان دست خواهید یافت.

به سخن بهتر تا وقتی به رابطه میان آنچه می‌خواهید و افکار دیرینه‌ای که در سر می‌پرورانید عنایت نشان ندهید یعنی تا وقتی به رابطه میان شمای غیرمادی و شمای مادی توجه نکنید. هیچ رابطه دیگری نمی‌تواند خرسندتان کند. وقتی کسی شمارا مرکز توجه خود قرار دهد و آنچه را می‌بیند تائید کند، یا زبان به تحسین بگشاید، حس خوبی پیدا می‌کنید، زیرا آنان به هنگام تحسین، با دیدگاه گسترده‌ترشان هم‌ترازند.

وقتی شما را موردتوجه قرار می‌دهند، شما در احساس خوب دورنمای منشأ انرژی غرق می‌شوید؛ اما چنانچه روی برگردانند، به موردی دیگر گرایش یابند، یا با دیدن نقص یا اشتباهی، هم‌ترازی‌شان را از دست بدهند، ممکن است احساس کنید عروسک خیمه‌شب‌بازی‌ای هستید که نخ‌هایش پاره شده است و دیگر با رفتار دیگران غَلتان نمی‌شوید. وقتی این‌گونه باشد و چون مورد تحسین دیگری قرار گیرید و حس و حال خوبی پیدا کنید، اگر این حال خوش به تمجید و تحسین آنان بستگی داشته باشد، نمی‌توانید پیوسته حال خوش داشته باشید، زیرا هیچ‌کس دیگر، یا هیچ شخصیتی قادر نیست شما را تنها عامل مثبت برای بذل‌توجه تلقی کند. وجود درونی، منشأ درون، همیشه و بدون استثنا شما را موردتوجه دائم خود قرار می‌دهد…[۳]

به ‌هر روی در این کتاب‌ها ادعای ارائۀ راهکارهایی برای رسیدن به اهداف، تمایلات جنسی، اعتمادبه‌نفس، به دست آوردن همه آرزوها و… فراوان دیده می‌شود تا بر دامنۀ جذب‌شدگان به جریان مثبت‌اندیشی افزوده شود.

۲. ادعای کشف راز تاریخی و قانون آفرینش

مروجان مثبت‌اندیشی و مخصوصا شاخۀ قانون جذب آن‌که به نام راز هم شناخته می‌شود بر این باور هستند که ایده‌های آنان یک راز کهن تاریخی است رازی که بزرگان در ادوار گذشته از آن آگاه بوده و به کار می‌بسته‌اند. آن‌ها هدف خود را کشف و بازخوانی راز از سخنان بزرگان و معرفی آن به جهانیان می‌دانند. سنجش ادعاهای مثبت‌اندیشان در سابقه و پیشینه‌سازی برای ادعاهای خود و بررسی صحت و سقم آن را به بخش سوم کتاب واگذار می‌کنیم.[۴] اما اکنون مستنداتی از ادعاهای آنان بیان می‌شود.

مثبت‌اندیشان جذب و کشش خواسته‌ها و تصورات ذهنی از کائنات را بزرگ‌ترین راز زندگی می‌دانند.

بزرگ‌ترین راز زندگی، قانون کشش است.[۵]

نویسندۀ کتاب راز تلاش می‌کند برای ایدۀ خود سابقه‌ای تاریخی فراهم آورد. او با استناد به نام بزرگان تاریخ علم، هنر، فلسفه و … وظیفۀ خود را آگاه کردن جهانیان از این راز می‌داند.

من گوشه‌ای از یک راز بزرگ را در دست داشتم، راز زندگی. به این راز در کتاب صدساله‌ای که دخترم هیلی به من هدیه داد، اشارۀ مختصری شده بود. به تاریخ برگشتم تا بتوانم رد پای این راز را پیدا کنم. نمی‌توانستم باور کنم که چه کسانی از این راز باخبر بودند.

آن‌ها بزرگ‌ترین انسان‌های تاریخ بودند. افلاطون، شکسپیر، امرسون، ادیسون، اینشتین، نیوتون، هوگو، بتهوون و لینکلن ناباورانه از خودم پرسیدم چرا همۀ آدم‌های دنیا این راز را نمی‌دانند؟ در آن لحظه با تمام وجود خواستم که این راز را با تمام دنیا در میان بگذارم.

شروع کردم به جستجوی انسان‌هایی که امروزه زنده هستند و از این راز آگاهی دارند. یکی پس از دیگری موفق به دیدار آن‌ها شدم. انگار که من آهن‌ربا بودم و آن‌ها قطعاتی از آهن و یکی‌یکی به من جذب می‌شدند. وقتی استادی را پیدا می‌کردم، او مرا به‌سوی استادی دیگر هدایت می‌کرد. اگر اشتباه می‌کردم و قدمی اشتباه برمی‌داشتم، در همان لحظه نکتۀ دیگری توجه مرا به خود جلب می‌کرد.[۶]

در جای دیگری از استناد به نام بزرگان پا را فراتر نهاده، ادیان و تمدن‌ها را نیز مصادره کرده و قانون کشش را مساوی با خلقت و سپس ابدی دانسته و سرانجام نظم کامل جهان هستی را معلول قانون کشش می‌داند.

تمامی استادان برجستۀ تاریخ، همگی از قانون کشش به‌عنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین قانون عالم یادکرده‌اند. شاعرانی مانند ویلیام شکسپیر، رابرت براونینگ و ویلیام بلیک، همگی در اشعارشان به این راز اشاره‌کرده‌اند. آهنگسازانی چون لودویک‌ ون و بهتوون در موسیقی‌شان راز را ابراز کرده‌اند. نقاشانی چون لئوناردو داوینچی، راز را در نقاشی‌هایشان به تصویر کشیده‌اند. متفکران برجسته‌ای چون سقراط، افلاطون، رالف والدو امرسون، فیثاغورث، فرانسیس بیکن، اسحاق نیوتون، جان ولفگانگ، ون گوته و ویکتور هوگو در نوشته‌هایشان به راز اشاره‌کرده‌اند. نام، یاد و شهرت آن‌ها تا ابد زنده خواهد بود. ادیانی چون هندو، بودایی، یهود، مسیحیت و اسلام، تمدن‌هایی مانند بابل و مصری‌ها نیز به راز در نوشته‌ها و داستان‌هایشان اشاره‌کرده‌اند.

این قانون را می‌توان در نوشته‌های به‌جامانده در طول قرن‌ها پیدا کرد. سه هزار سال قبل از میلاد مسیح این راز بر روی لوحه‌های سنگی نوشته‌شده بود؛ و اگرچه تعداد بسیاری سعی در مخفی نگه‌داشتن راز کردند، افراد دیگری موفق به کشف آن شدند.

این قانون از اول خلقت وجود داشته است و تا ابد نیز وجود خواهد داشت. نظم کامل جهان هستی از قانون کشش است. هر یک‌لحظه از زندگی شما و هر آنچه تجربه می‌کنید، همگی ناشی از قانون کشش است. مهم نیست که شما کیستید یا کجا زندگی می‌کنید، قانون کشش تمام تجربیات زندگی‌تان را شکل می‌دهد و این قانون قدرتمند، تمامی این تجربیات را از طریق افکار شما به واقعیت می‌آورد. این خود شما هستید که از طریق افکارتان به قانون کشش جان و قدرت عمل می‌دهید. در سال ۱۹۱۲، چارلز هانل از قانون کشش این‌گونه یادکرد: بزرگ‌ترین لغزش و خطاناپذیرترین قانون موجود در دنیا که تمامی نظام آفرینش به آن وابسته است.[۷]

۳. راهکار بهره‌برداری از راز و قانون هستی

همۀ شاخه‌های مثبت‌اندیشی دارای روش‌های مشترک و مشابهی برای دست‌یابی به آرزوها و جذب راز هستی می‌باشند. در ادامه دو رکن اصلی ادعاهای آنان می‌آید.

۳-۱. ذهن و تصویرسازی آرزوها

ذهن در کنار کائنات یکی از دو رکن باورهای مثبت‌اندیشی برای بهره‌برداری و دستیابی به آرزوهاست.

ذهن و جهان کائنات یک تیم قدرتمندند که به شما در جست‌وجو و رسیدن به چیزهای خوب زندگی کمک می‌کنند. در این مرحله که هم احساس خوب دارید و هم انتظار برای دریافت چیزهای خوب، آرامشتان شروع می‌شود و به کائنات اعتماد می‌کنید. اینجا همان‌جایی است که معجزات اتفاق می‌افتند.[۸]

مثبت‌اندیشان تصورات ذهنی را دریچه‌ای برای ورود حوادث خوب و بد به زندگی می‌دانند.

هر چیزی که وارد زندگی‌تان می‌شود، از طریق خود شما به زندگی‌تان کشیده شده است. از طریق تصاویر ذهنی شما و افکار شما. هر فکری که در سر می‌پرورانید، به زندگی‌تان راه می‌یابد. هر یک از افکار شما واقعی است. نیرویی است عظیم.[۹]

تنها لازم است خواسته‌ها و آرزوها به‌خوبی در ذهن تصویر شده، مدام مرور و به فکر و احساس تبدیل شوند.

هر آنچه را بتوانید در ذهن خود تصور کنید، در دستانتان لمس خواهید کرد. اگر بتوانید در مورد هر آنچه می‌خواهید فکر کنید و آن فکر را به فکر غالب ذهن خود تبدیل کنید، آن چیز را به زندگی خود وارد خواهید کرد.[۱۰]

در گام بعد لازم است محتویات ذهن خوب پرداخته‌شده و به گفتۀ مثبت‌اندیشان تبدیل به فرکانس شود.

وقتی مرتبا فکری را در ذهن خود می‌پرورانید، در مورد چیزی فکر می‌کنید، مثلا داشتن اتومبیلی نو، پولی که به آن نیاز دارید، تأسیس شرکت خودتان، پیدا کردن بهترین همسر دنیا یا هر چیز دیگر …وقتی آن فکر را در ذهنتان می‌پرورانید و آن را مجسم می‌کنید، در حقیقت از خود فرکانسی به دنیا ساطع می‌کنید.[۱۱]

یکی از راه‌های مرور تصورات، تکرار آرزوها در قالب جملات تلقینی و احساس کردن آن‌هاست.

همیشه این موضوع را به خاطر داشته باشید که شما افکار قدرتمندی دارید که بر پرده نمایش جهان هستی برایتان به اجرا درخواهند آمد. هرچه افکار در ذهنمان بیشتر تکرار شوند، توانشان در ظهور بیشتر خواهد شد و هنگامی‌که از طریق احساس شارژ شوند، سریع‌تر به واقعیت تبدیل می‌شوند. احساسات یک میدان انرژی قدرتمندند و مرکز این میدان قلب ماست.[۱۲]

باید از فرایند تکرار به‌صورت یک تمرین مستمر برای رساندن رؤیاها به واقعیت استفاده کنید.[۱۳]

باید در تکرار افکار مثبت ثابت‌قدم باشیم.[۱۴]

برخی از جملات تلقینی و تکراری آنان عبارت است از:

من اشتباهاتم نیستم. من بی‌حدوحصر و ماورای جسم هستم. من می‌توانم هرروز خود را بازسازی کنم و ذهنیت تازه‌ای داشته باشم.[۱۵]

۳-۲. کائنات و برآورده‌سازی رؤیاها

سپس فرکانس‌های ذهنی به کائنات ارسال می‌شود. منظور مثبت‌اندیشان از کائنات همان جهان هستی است. کائنات به‌عنوان دومین رکن در کنار ذهن نقش حاجت‌دهی را به عهده دارد.

ما همه‌چیز را به کائنات واگذار می‌کنیم، زیرا می‌دانیم طی ۲۴ ساعت آینده خبرهای خوشی در راه است. زمانی که برنامه تجلی‌مان را به آینده واگذار می‌کنیم، یعنی شک و افکار سرنگون کننده‌ای ذهنمان را پرکرده‌اند. با یادآوری روزانه‌ای که از طریق صحبت کردن انجام می‌دهید، ذهنتان را بیدار می‌کنید و تمام توانتان را برای تجلی سریع خواسته‌هایتان به کار می‌اندازید. در افرادی که این دانش را با آنان در میان گذاشته‌ام، گاهی در کمتر از ۲۰ دقیقه نتایج مشاهده‌شده‌اند. کائنات خارج از زمان و مکان عمل می‌کند. ما با تأکید بر آینده به‌جای این لحظه، تجربیات دریافتمان را محدود می‌کنیم. «حال» همه‌چیزی است که شما دارید. از عمق وجود باور کنید، همین‌الان، در طول ۲۴ ساعت آینده خبرهای خوبی دریافت خواهید کرد.[۱۶]

کار کائنات هماهنگ کردن فرد با اشخاص دیگر برای رسیدن به آرزوهایی است که از آن به «تجلی» نیز یاد می‌کنند.

تصورات شما محقق خواهند شد. فقط باور کنید! در طول این دوره، کائنات نشانه‌هایی به شما می‌دهد و شما را با افرادی هماهنگ می‌کند که در این جریان به شما کمک خواهند کرد. مراقب دریافت نشانه‌هایی باشید که برای پیشبرد کارتان نیاز است. وقتی فرصتی پیش آمد، استفاده کنید. گاهی اوقات، تجلی خواسته‌هایتان به حدی آسان اتفاق می‌افتند که حتی ممکن است فراموش کنید، اتفاقی که در حال تجربه کردنش هستید، روزی در لیست خواسته‌هایی بوده است که دوست داشتید به واقعیت برسند.[۱۷]

کائنات از منظر مثبت‌اندیشان هوشمند و بدون مانع است و تصاویر ذهنی مرتبط و مشترکِ انسان‌های مختلف را با یکدیگر هماهنگ می‌سازد.

کائنات باهوش است و همیشه به هماهنگ کردن شما ادامه خواهد داد.[۱۸]

برای یادگیری و اعتماد به کائنات تا تماس‌های تجاری خوبی پیش رویتان قرار دهد. همانند مثال ملاقات با شخص مناسب در زمان مناسب است. ما همه به هم متصلیم و زمانی که تصویری را در ذهنمان تجسم می‌کنیم، کائنات هر کاری می‌کند تا آن را به واقعیت تبدیل کند. هیچ مانع و سدی وجود ندارد. اتفاق می‌افتد و اتفاق خواهد افتاد. طی فرایند، همان‌طور که برای تجلی هدفتان انتظار می‌کشند، صبر و شکیبایی‌تان را حفظ کنید. اعتماد کنید که درراه است. مدام با خودتان بگویید آرام باش. هنگامی‌که آرام هستید، انرژی شما در وضعیت قابل‌اعتمادتری قرار دارد. وقتی استرس دارید، می‌خواهید همه‌چیز را وادار کنید که اتفاق بیفتد و این باعث تأخیر می‌شود. ایمان خود را با این باور تقویت کنید که هرچه قلب شما می‌خواهد در راه است.[۱۹]

بنابراین پس از تصور آرزوها و تکرار آن باید به کائنات اعتماد کرد تا کار هماهنگ‌سازی را انجام دهد.

بزرگ‌ترین رؤیاهایتان را باور کنید و به کائنات اعتماد کنید که در امر تجلی، یاری‌گر شما خواهد بود. بعد از اینکه امور مربوط به تجلی را بر دوش کائنات گذاشتید، آرام بگیرید و راجع به آن خوشحال باشید. لبخند بزنید و شادمان باشید. در طول مسیر کارهایی را که خوشحالتان می‌کند، انجام دهید. زمانی که در وضعیت خوشحالی به سر می‌برید و حس خوبی نسبت به امر تجلی دارید، کائنات خواسته‌تان را سریع به سمتتان هدایت می‌کند.[۲۰]

۴. روش‌های اثباتی و پیش‌فرض‌های مثبت‌اندیشان

پس از آشنایی با ماهیت جریان مثبت‌اندیشی لازم است از روش‌های اثباتی این ایده نیز سخن گفت. به همین خاطر پرسش‌هایی قابل‌طرح است:

به‌راستی این جریان چه شیوه‌ای برای اثبات وعده‌های بزرگ و نامحدود خود دارد؟ آیا روش‌های آن ضابطه‌مند است و از قواعد علمی پیروی می‌کند؟ آیا شواهد تجربی، ادعاهای مثبت‌اندیشان را تأیید می­کند؟ شیوه آنان برای جدایی خود از مدعیان شبه­علم چیست؟

چنانچه در جای خود اثبات خواهد شد جریان مثبت‌اندیشی فاقد رویکرد علمی و استدلالی برای اثبات ادعاهای خود است. شیوه‌های اثباتی این جریان به‌صورت تفصیلی در فصل اول از بخش سوم مورد تحلیل و نقادی قرار گرفته است؛ اما به‌طور اجمالی می‌توان گفت که این خرده‌فرهنگ وارداتی شیوه‌های زیر را به‌جای اقامه استدلال و برهان برگزیده است.

    1. مبهم‌گویی و راز انگاری به‌جای توصیف علمی.
    2. تمثیل انگاری به‌جای برهان آوری.
    3. بزرگ‌نمایی و ارائه آمار جانب‌دارانه.
    4. توجیه ناکارآمدی روش‌ها.
    5. توسل به مرجع کاذب و دروغین.
    6. تکرار مدعیات و تبلیغات رسانه‌ای.
    7. بهره‌گیری از فنون یک‌دقیقه‌ای و تکنیک‌های انگیزشی.
    8. قانون انگاری.
    9. مغالطه علت جعلی.

همچنین این جریان دارای دو پیش‌فرض اثباتی و مبنای اصلی است که بررسی آن تنها در ذیل توجه به این دو اصل امکان پذیر است.

پیش‌فرض نخست: نامحدود بودن توانایی‌های ذهن.

پیش‌فرض دوم: توانایی نامحدود کائنات در استجابت.

در حقیقت برای شناخت و نقد این جریان باید متمرکز بر دو پیش‌فرض مذکور شده و با بررسی میزان توانایی‌های درونی و روحی انسان‌های مختلف و امکان و عدم امکان تأثیرگذاری درونی و بیرونی او همچنین واکاوی توانمندی یا عدم توانمندی کائنات در حاجت‌دهی، به شناخت این جریان دست یافت.

ادامه دارد…

برگرفته از کتاب واکاوی جریان مثبت‌اندیش؛ صص ۴۶ الی ۵۷.

 

پی‌نوشت:

[۱]. راندا برن؛ راز؛ ص ۱۳.

[۲]. گواین شاکتی؛‌ راهنمای تجسم خلاق؛ ص ۶۰.

[۳]. استر هیکس؛ مدار جذب؛ صص ۱۳۰ و ۱۳۱.

[۴]. بخش سوم، فصل اول، نقد پنجم، توسل به مرجع کاذب.

[۵]. راندا برن؛ راز؛ ص ۴۰.

[۶]. راندا برن؛ راز؛ ص ۱۳.

[۷]. راندا برن؛ راز؛ ص ۱۹ و ۲۰.

[۸]. آیدل احمد؛ همین لحظه جذب کن؛ ص ۹۳.

[۹]. راندا برن؛ راز؛ ص ۱۹.

[۱۰]. راندا برن؛ راز؛ ص ۲۴.

[۱۱]. همان، ص ۲۵.

[۱۲]. آیدل احمد؛ همین لحظه جذب کن؛ ص ۲۹.

[۱۳]. آیدل احمد؛ همین لحظه جذب کن؛ ص ۳۱.

[۱۴]. همان، ص ۳۴.

[۱۵]. همان، ص ۱۱۶.

[۱۶]. آیدل احمد؛ همین لحظه جذب کن؛ ص ۹۳.

[۱۷]. همان، ص ۶۲.

[۱۸]. همان، ص ۶۳.

[۱۹]. آیدل احمد؛ همین لحظه جذب کن؛ ص ۶۴.

[۲۰]. همان، ص ۸۵.