۱. شبه درمان و شبه عرفان[۱]

عرفان حلقه به لحاظ ماهیت، متشکل از دو بُعد به ظاهر درمانی و عرفانی است. باورهای شبه عرفانی و روش‌های به‌ظاهر درمانی در این تشکیلات آن‌چنان به هم پیوند خورده و توأمان شده است که جدایی آن‌ها از یکدیگر و تصوّر یکی منهای دیگری محال است. در حقیقت عرفان حلقه در پی ایجاد یک تشکیلات درمانی – عرفانی است نه فقط یک جریان عقیدتی محض و از این جهت تشکیلات حلقه ماهیتی متفاوت از شبه معنویت‌ها، فرقه‌ها و مکاتب دیگر پیدا می‌کند. آنان کار خود از درمان افراد آغاز می‌کنند، سپس در ادامه درمان را به معنویت و عرفان ارتباط داده و نشانه‌ای بر حقانیت خود می‌دانند؛ اما نکته قابل‌توجه آن است که درمان در این سازمان تنها جنبه‌ی آلی[۲] داشته و آنان اَصالت را به عرفان می‌دهند.[۳]

۱.۱. درمان از راه عرفان

نگاه طاهری به درمان، مقدّمه‌ای برای مباحث عقیدتی و عرفانی است. استفاده‌ی این تشکیلات از درمان به منزله‌ی یک روش عملی و کارکردی برای رسیدن به کمال است.

توضیح آن‌که: می‌گویند اگر اعضای سازمان قادر به درمان بیماران شوند به پایه‌ای از کمال رسیده و نوعی عبادت عملی انجام داده‌اند که به‌مراتب از عبادت زبانی[۴] برتر است. آنان از این توان درمانگری[۵] و عبادت عملی به «خداشناسی عملی» تعبیر می‌کنند.

در حقیقت نائل آمدن به کمال و عرفان در این تشکیلات تنها از رهگذر درمانگری بوده و راه دیگری وجود ندارد. هر عضو این سازمان که قادر به درمان دیگران باشد صاحبِ کمال و عرفان محسوب شده و خداوند را به‌صورت عملی عبادت کرده است که در ادبیات این تشکیلات از آن به «خداشناسی عملی» تعبیر می‌شود. طاهری دراین‌باره گفته است:

فرادرمانی ضمن فراهم کردن امکان درمان، ما را به خداشناسی عملی نیز رهنمون می‌شود و به‌عنوان وسیله‌ی مؤثری در این رابطه به کار می‌آید.[۶]

جای دیگری تأکید کرده است:

درمانگری به‌عنوان یک روش تجربی برای درک عرفانی موضوع کمال، در راه رسیدن به اهداف زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:… ـ خدمت به خلق و انجام عبادت عملی …[۷]

بنابراین تنها روشی که برای ورود به معنویت و عارف شدن در تشکیلات عرفان حلقه وجود دارد، استفاده از یک الگوی درمانی تجربی است که آن را روشی عملی برای ارتباط با خداوند می‌دانند.

فرادرمانگری که اینک به کمک رحمانیت الهی در اختیار ما قرارگرفته است، وسیله‌ی مناسبی برای انجام عبادت عملی بوده و ضمن کمک به حل مشکلات دیگران، آن‌ها را نیز با شعور الهی آشنا می‌سازد.[۸]

چگونگی نائل آمدن به این خداشناسی عملی از مجرای یک تجربه‌ی حسّی به نام اتّصال به شبکه‌ی شعور کیهانی عبور می‌کند که می‌توان با استفاده از جملات طاهری بدین‌سان آن را تبیین کرد:

  1. درمان توسط فرادرمانگر اتفاق نمی‌افتد و او نقشی در این فرآیند نداشته و تنها یک واسطه در برقراری ارتباط و اتصالِ درمانی است.
  2. این شعورکیهانی و هوشمندی است که فرآیند درمان را محقق می‌سازد. هوشمندی، صاحبی دارد که خداست. برای دریافت شعور کیهانی باید حلقه‌ی وحدت تشکیل داد.
  3. خداوند در حلقه‌ی وحدت جمعی حضور داشته و به بندگان بسیار نزدیک است. چنین احساسِ حضوری از خداوند که توسط بیمار در حلقه‌ی وحدت و به تبع اتّصالات به وجود می‌آید برای خدایابی کافی است که منجر به خداشناسی عملی شده و جنس آن تجربه است نه اندیشه و نظر. بنابراین برای شناخت خداوند نیاز به استدلال‌های پیچیده فلسفی و کلامی و برگزیدن راه‌های سخت و کوشش‌های طولانی مدت که عرفان اسلامی توصیه می‌کند نمی‌باشد چراکه عرفان حلقه مدعی است از راه بسیار ساده‌تری به نام اتصال، قادر است افراد را به درمان و عرفان برساند.

 طاهری گفته است:

[فرادرمانگر] پس از انجام درمان مطمئن باشد که به‌جز شعور الهی هیچ پدیده‌ی دیگری در انجام درمان نقشی نداشته است و پس از ایمان و یقین پیدا کردن نسبت به آن، به صاحب این هوشمندی که خداوند است پی برده و با این ترتیب به خداشناسی عملی نائل شود.[۹]

اساساً کار فرادرمانی به‌عنوان مهم‌ترین روش درمانی این تشکیلات آن است که از طریق درمان، یک بینش از خداوند در فرد اتصال گیرنده ایجاد نماید.

فرادرمانی می‌تواند چنین روندی را برای بیمار فراهم کند تا با مشاهده‌ی روند هوشمندانه‌ی درمان خود که بدون دخالت هیچ‌گونه عامل مادی و یا کاری که منتسب و مربوط به مهارت‌ها و علم و دانش انسان باشد؛ او بتواند ناخودآگاه در مقابل قدرتی عظیم قرار گرفته و به درک این منبع هوشمند برسد و به دنبال آن تغییرات بینشی لازم و تحولات بعدی به وجود بیاید.[۱۰]

در جای دیگری اشاره می‌کند:

در این مکتب، کارها فقط با کمک حلقه‌های رحمت عام اوست که انجام می‌شود و بدون بهره‌مندی از آن، هیچ کاری نیست که فرد بتواند انجام دهد، لذا در این رابطه فرد به‌طور کامل، خلع سلاح شده و به‌هیچ‌عنوان کاری انجام نمی‌دهد که بتواند انجام درمان را به خود منتسب کند.[۱۱]

بنابراین شعور کیهانی عهده‌دار درمان افراد شده است و ارتباط با شعور کیهانی مستلزم قرار گرفتن در حلقه‌های اتّصالِ جمعی سازمان حلقه است. و نهایتاً درمان گری نباید به افراد، منتسب شود.

اصل: نظر به این‌که فرادرمانی توسط شعور کیهانی انجام می‌‌گیرد، پس فرادرمانگر حق ندارد از بابت انجام آن چیزی را به خود منتسب کند.[۱۲]

۱.۲. ادعای درمان همه بیماری‌ها

چنانچه مشخص شد، مهم‌ترین عامل جذب[۱۳] افراد به تشکیلات حلقه، ادعایی تحت عنوان «درمان بیماری» هاست که از سوی مؤسس عرفان واره‌ی کیهانی مطرح می‌شود. آنان در یک غُلو درمانیِ بی‌سابقه مدعی هستند همه‌ی انواع بیماری‌ها را می‌توانند درمان نمایند. به گفته‌ی رئیس این تشکیلات:

نظر به اینکه فرادرمانی توسط شعور کیهانی صورت می‌گیرد، فرادرمانگر حق ندارد هیچ نوع از انواع بیماری‌ها را غیرقابل علاج بداند.[۱۴]

همچنین در این عرفان واره ادعاهای درمانی تنها منحصر به انسان نبوده و سایر موجودات را هم شامل می‌شود.

 

برگرفته از: کتاب عرفان واره حلقه، دوره مقدماتی، صص ۴۳- ۴۸ | تحریر درس های انتقادی حجت‌‌الاسلام امین شمشیری | به کوشش حسام کلهری

 

منابع
  1. طاهری، محمدعلی؛ انسان از منظری دیگر؛ چ ۷، تهران، بیژن، ۱۳۸۷ش.
  2. طاهری، محمدعلی ؛ عرفان کیهانی (حلقه)؛ چ۷، قم، اندیشه ماندگار؛۱۳۸۸ش.

 

پی‌نوشت

.[۱] این بخش از کتاب بیشتر عهده‌دار بررسی روش‌های درمانیِ عرفان حلقه است و به نقد روش‌های عرفانی این سازمان مگر در موارد اندک، نپرداخته است. در بخش سوم کتاب اما به برخی انحرافات عرفانی و اعتقادی عرفان حلقه پرداخته شده است. در سطوح بعدی این کتاب باورهای عرفانیِ سازمان حلقه از منظر عرفان اسلامی به چالش کشیده شده است.

[۲]. مقدّماتی و ابتدایی.

[۳]. ر.ک: محمدعلی طاهری؛ انسان از منظری دیگر؛ صص ۷۶، ۸۳ و ۸۶.

[۴]. عبادت بر دو گونه است: عبادت نظری و یا زبانی و عبادت عملی… ما خطاب به خداوند می‌گوییم، الحمدالله، سبحان‌الله و خیلی چرب زبانی‌های دیگر؛ اما عالم بالا چه زمانی روی ما و حرف‌های ما باید حساب کند. به‌طور قطع زمانی که حرف‌ها و شیرین زبانی‌های ما با عمل همراه شده باشد و اعمال ما تأیید‌کننده‌ی حرف‌های ما باشند. … «رفاقت عملی» تضمین‌‌کننده‌ی «رفاقت زبانی» است، بدون رفاقت عملی، رفاقت زبانی نیز فاقد ارزش است، هرچقدر هم که چرب و شیرین باشد. امّا وقتی‌که انسان می‌خواهد نسبت به رفاقت با خداوند، کار عملی انجام دهد، به این نکته بر می‌خورد که خداوند به هیچ‌یک از کارهای ما نیازی ندارد و در بی‌نیازی مطلق قرار دارد…(همان، ص ۹۹ و ۱۰۰).

[۵]. اینکه آیا در این تشکیلات چنین توانی وجود دارد یا خیر، در قسمت نقد روش‌های درمانی به محک گذاشته شده است.

[۶]. همان، ص ۸۳.

[۷]. همو، عرفان کیهانی؛ صص ۱۰۵ ۱۰۶.

[۸]. همو، انسان از منظری دیگر؛ ص ۱۰۱.

[۹]. همان، ص ۸۲.

[۱۰]. همان، صص ۸۶ و ۸۷.

[۱۱]. همان، ص ۷۷.

[۱۲]. همو، عرفان کیهانی (حلقه)؛ ص ۱۱/ همو، انسان از منظری دیگر؛ ص ۱۲۸.

[۱۳]. دلایل جذب به عرفان حلقه عبارت‌اند از: ۱. ادعای تشکیلات در درمان انواع بیماری‌ها.۲. ضعف معرفتی مبتلایان نسبت به اسلام و عرفان.۳. در پی کشف و شهود عرفانی بودن.‌ ۴. فرار از خلأ معنوی ناشی از مدرنیته. ۵. تبلیغات گسترده دشمن، ضد تشیع و انقلاب اسلامی. ۶. ترویج اِباحه گری به‌جای شریعت. ۷. قدرت‌طلبی، ماجراجوئی، خودنمائی و متفاوت بودن در سازمان.۸ درآمدهای زود حاصل و تحصیل مال نامشروع از بابت شهریه.۹. پایگاهی برای آسیب خوردگان اجتماعی. ۱۰. بهانه‌ی ملیت‌گرایی و عرفان ایرانی.۱۱. جذابیت کاذب.۱۲. ارتباط با نامحرم و جنس مخالف.۱۳. ارتباط با جنّیان. ۱۴. شیطان‌گرایی. ۱۵. ترویج پلورالیسم. ۱۶. به دنبال یک دینِ انسانی و غیر نفسُ الامری بودن.

[۱۴]. همان، ص ۱۲۸.